شعر و ضربالمثل معروفی وجود دارد که میگوید: "تو نیکی میکُن و در دجله انداز". راهکار عملی چهارم به همین سادگی است. از امروز سعی کنیم برای همهی زندگی و کارهایی که انجام میدهیم "نیت مشخص" داشته باشیم.
بارها این مثال را در جمعهای مختلف تکرار کردهام. دو فروشنده (بوفه) را در یک مدرسه یا دانشگاه در نظر بگیرید. یکی به نیت جوری جنس خود مداد و خودکار و کاغذ هم میفروشد و دیگری به نیت راه انداختن کار مردم. هر دو به یک اندازه درآمد کسب میکنند و حتی ممکن مشتری اولی بیشتر هم باشد اما بدون تردید برکت این دو یکسان نیست.
کلماتی مانند نیت، برکت، توکل و روزی جایگاهی عمیق در فرهنگ و مذهب ما دارد و متاسفانه در سایه نظام سرمایهداری و محوریت پول و مصرفگرایی و تجمل دوستی کمرنگ شده است.
به راستی یک آتشنشان فداکار، یک پرستار مهربان، یک معلم وظیفه شناس روستا، یک پزشک متعهد منطقه محروم، یک راننده دلسوز و یک آبدارچی خوش ذوق، انگیزههای خود را از کجا به دست میآورند؟
از دیدگاه فلاسفه، دنیای ناشناخته درون انسان، منبع نامحدودی از انگیزه است و به تعبیر شعرا "آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم".
این راهکار در عین سادگی، کمی پیچیده است و برای به ثمر رسیدن، نیاز به صبر و حوصله دارد اما اگر به دست آید جزء منابع تمام نشدنی وجود انسان خواهد شد. با این راهکار، چشمهی جوشانی از انگیزه خواهیم داشت که خشک شدن آن از محالات است.
در نتیجه باید عادت کنیم که برای خیر رساندن و کمک به دیگران که اتفاقاً قدردان ما نیستند کار کنیم و به جای کسب انگیزه از بیرون، انگیزههای معنوی داشته باشیم.
ادامه دارد ...
اولین نفری باشید که دیدگاه خود را بیان می کند.